درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 39
تعداد نظرات : 27
تعداد آنلاین : 1

نماز و عترت




   

 

 


هنر عبارت است از ساخت و پرداخت اشياء بر وفق طبيعتشان كه خود حاوي زيبايي بالقوه است،‌ زيرا زيبايي از خداوند نشأت مي گيرد و هنرمند فقط بايد بدين بسنده كند كه زيبايي را بر آفتاب اندازد و عيان سازد. هنر اسلامي در كلي ترين بينش آن روشي براي شرافت روحاني دادن به ماده است.1 با اين تعبير كه زيبايي از صورت و ماده تشكيل مي شود كه صورت دربرگيرنده معنا و مفهوم بوده و ماده اصالت، ‌جنسيت و ظاهر را دربر مي گيرد. پس مي توان خاستگاه هنر در تاريخ را در ادواري بررسي كرد كه وجود و منشاء هنر، زيبايي صورت آن بوده، نه ماديت و جنسيت آن.

اما به تكامل رسيدن روح اشياء و جوهره اشكال را،‌ يك حركت بالقوه اي در درون و بيرون هدايت مي كند كه تا ذائقه زيبايي را در يك پوسته ظاهر و معنادار خود در نمود عيني و ظاهري كه در پس يك تفكر تاريخي و خيالي در طبيعت نمود دارد، نشان دهد پس بينش يك تفكر است كه خاصيت يك شي را نمود مي سازد. زيبايي از خداوند نشأت مي گيرد. آن خداوندي كه شايد در زمان هاي دور يك عقيده و يك توتم و يا يك شي فرومايه بوده كه از خداوندي فقط شمه اي داشته كه نمود آفريدگاري انسان را در هنر،‌انديشه و زيبايي نمايان كرده و صورت را در ساحت اشياء آن نشان داده است. تفكر و عقيده حاكم يك شي پست و فرومايه را در حد يك اثر زيبا بالا مي برد و خاصيت آپولوني به آن مي دهد و در پس تفكر و ذهن خلاق هنر و زيبايي كه از عرش به عرض كشيده شده و در حد تناسبات، محاكات و محسوسات نمود عيني و ذهني خود را نشان مي دهد. خداوند خود،‌آفريده را در بند تحولات مادي و معنوي قرار داد و انسان خود كرده را از ازل و سرشت خود دور كرد و آنگاه از خود بي خود شد و از درخت ممنوعه خورد و گناه را به گردن گرفت. بينش يك تفكرديني نشأت گرفته از آفرينش آدم و فرمانبرداري آن از آفريدگار خويش جاري است و انسان به عنوان اولين موجود، آن را نفي كرد

 و در گرداب خويش راه خرد و عقلانيت را در پيش گرفت. تفكر ديني راه در انديشه قداست ماده دارد واز ماده روح و جوهره تمام عالم خلقت در ذهنيت انسان رقم زده مي شود و زيبايي، ‌جوهره نمود عيني و نفساني گمشده انسان مي شود. انسان ، گمشده خود را كه در عالم ذر به وديعه گذاشته شده بود، ‌از عالم لاهوت به ناسوت كشاند و روح زيبايي مادي را عصاره اشكال و احجام قرار داد. هنر در پس توجه اديان رشد مي كند و نمود خداوندگار در جمود،‌ چوب و تصوير تجلي پيدا مي كند. روح زيباي خداوند تمام شمول،‌ در تمام اعصار وجودي انسان در پس انديشه و فرهنگ و تمدن هاي به وجود آمده نشان از تنها روح ماندگار در تاريخ همانند روح دوران خود را نمايان مي سازد. 
بحث هنر ديني و اسلامي كه ريشه ديني آن از به وجود آمدن انسان و باورهايش با او همراه بوده آثار هنري كه روحيه اعتقاد و باور دروني و يك حس غريب كه براي انسان گمشده مي باشد،‌ نمود آن را در ارايه يك اثر هنري در قالب پيكر تراشي، مجسمه سازي، نقاشي و موسيقي نشان داده پس هنر ديني ريشه در نفس انسان بدوي از هنرو زيبايي حاصل شد، ‌براي رسيدن به كمال ومافوق طبيعي بشر. در پس تفكر انسان اوليه مدرن در خلق تصاوير و مفاهيم، ذهنش هميشه موضوع رسيدن به حد كمال و تعالي ماده و رسيدن از ماديت به روح ابدي عالم مثال و در تلاش بوده. نمونه تعالي هنر ديني را ما از زمان ظهور مسيح در غرب شاهد هستيم، ‌اما نبايد آثار هنري به جاي مانده از تمدن ايران را از زمان هخامنشيان دور از نظر بگيريم. نياز به خلق آثار هنري و معماري در پيشينه تفكر اهورايي و مزدايي هنرمند ايراني نقش بسته شد و آثار خلاق و منحصر به فرد به يادگار ماند و هنر ديني نمود آفريدگاري خود را در اين آثار كه تكامل روح ابدي و زنده انسان بود در صحنه تاريخ نقش بست. روح زيبايي،‌ سرچشمه ذات اقدس احديت مي باشد كه به صورت تزيين صرف براي آرايش و نمايش حس مادي زيبايي به كار رفت و در كنار اين حس، ‌قدرت اهورايي و تقدس معنوي از تصوير طرح و نقش در سنگ سخت نشان از يك اقتدار ديني و ماندگاري يك اثر شد. هنر در خدمت شاهان، خدايان و اهريمنان، سير تعالي خود را ثمر بخشيد.

از پيدايش هنر و زيبايي كه  صحبت مي كنيم دوگانگي در تفكر و فرهنگ يك تمدن وجود داشت و اين هنرمندان بوده اند كه اين نوع دوگانگي را به طرز باشكوهي براي مردمان به نمايش گذاشتند و حتي خود شاهان نيز از سر و راز هنر غافل بودند و هنر يكي از قدرتمندترين عاملان است كه توجه به دين و اعتقاد انسان به خدا و الهه گان را زياد مي كند. نقوش حكاكي شده از زمان تمدن آشوريان،‌يونانيان،‌روميان و ايرانيان،‌ثبت جريان گذران زندگي پيروزيها و شكست دشمنان با يك روحيه قراردادي و محكم بر پايه فرهنگ و هنر منطقه خود يك نوع نياز روحي و معنوي عجين شده و بر محور دين و به نوعي هنر ديني در تاريخ هر يك از اين تمدنها ثبت شده است. زيبايي نيز بر اساس علايق نفساني و معنوي الهه گان به طرز زيركانه اي ترسيم شده است. بعضي از آنان تصاوير تلفيق حيوان و انسان كه تصوير مافوق بشري را دارد و يا بعضي از آنها زيباترين تزيينات و تناسبات را در خود گرفته نمود ، اله پيروزي و زيبايي قرار مي گيرد وتصاوير در پس يك اعتقاد پرستش،‌به طرز باشكوهي جلوه مي كنند. همانطور كه اشاره شدنمود هنر ديني خاصه از زمان ظهور مسيح درغرب اتفاق افتاد و تمام شعائر و هنرها و علوم درخدمت اين اعتقاد كه رسالت پيامبر خدا كه براي آمرزش گناهان و سير صعودي انسان به حق تعالي مي باشد، ‌قرار گرفت. مسيح اولين پيامبري نبود كه از طرف خدا بر بندگان ظهور كرد، بلكه پيامبران ديگري نيز بودند كه در صحنه هاي مختلف و ادوار گذشته بر آدميان ظهور كرده اند،‌ پس فقط مسيح بود كه گمشده انسان غرب را به آنان رساند و تمام آداب و كردار تمدن غرب بر اين محور قرار گرفت و ما شاهد يك هنر صد در صد ديني درآن زمان هستيم. كليسا بعنوان اولين مظهر اتصال انسان به خدا و جايگاه پرستش ساخته شد و پيكرتراشي كه نمونه عظمت و شكوه جلال و تمدن پيشين بود براي تزيين و رسالت مسيح بر ديوار و سر در كليسا نمودار گشت. اصول هندسي مبنايي و هندسه خدايي يونان باستان يكي از تناسبات زيبا شناسانه معماري گوتيك قرار گرفت و نقاشي و كتاب آرايي در تزيين كتاب انجيل بر اساس بينش يك تفكر ديني صورت گرفت؛ اما باورها و اعتقادات به اينجا ختم نمي شود و زنده بودن هنر و فرهنگ يك تمدن وابسته به دين و اعتقاد حاكم بر اين جامعه را داراست كه آثار بوجود آمده وامدار عالم بالا و زيبايي معنوي مي باشد.
با نمود عرفان ديني را در حد اخلاق و كمال در به ظهور رسيدن اسلام و پيامبر خير و بركت كه خاتم تمام پيامبران از جانب خدا مي باشد، شاهد هستيم. اسلام بعنوان جامع ترين اديان موجود قرار گرفت و عالمان ديني براي تبليغ اين دين در كنار هنرمندان تمدن اهورايي كه از پيش دين را در گفتار نيك و كردار نيك و رفتار نيك دست به خلق آفرينش آثار هنري زده بودند براي ثبت دين جديد و جامع با روحيه ايراني،‌اسلام و آئين عقايد را به تصوير و زينت كاري نقش آفريني كردند. اولين بناي مذهبي كه خاستگاه عبادت و پرستش بود به دست خود پيامبر ساخته مي شود. عبادت خداي يگانه كه هميشه از در تلاش اين عظمت و معنويت دين پاك، دست به آفرينش و ساخت و پرداخت محل عبادت زد و معماري مساجد همراه تزيينات گچبري و كاشيكاري مزين به اسماء جلاله خداوند و پيامبرش شد. نمود آفريدگاري لاهوت خداوند از آسمان به زمين كشيده شد و عالم بالا نمود خود را در معماري مساجد به حد يك بارگاه ملكوت خداوندي تزيين شده يافت. هنرمند مسلمان دو هنر نقاشي و مجسمه سازي را با اين وجود كه ازنظر اهل افراط و تفريط دين شناسان حرام شده بود، ‌در هنر اسلامي به گونه اي ماهرانه به اوج رساند و با نقوش گياهان، ‌هندسه و تزيينات بعد و از حجم پردازي و نمايي از بهشت خداوندي را در حاشيه كتاب هاي مذهبي و ادعيه به كار گرفت و آسمان نيلگون در فضاي مساجد در شكل گنبد و تزيينات زيباي كاشي و رنگ هاي آبي و لاجوردي و فيروزه اي همراه با نقوش هندسي با تمثيلي از خورشيد و ستارگان نمود پيدا كرد و سپس هنر صد درصد ديني در حد عرفان اسلامي بالا مي رود تا آن حد كه ديگر تصاوير نقاشي ها سايه دار نيستند نور سفيد خداوندي تمام سايه ها را از تمام صحنه ها و پيكره تصاوير مي زدايد و رنگ تخت و رنگ ناب و خيالي و تصاوير بدون پرسپكتيو نقش نمايي مي كند. 
زاويه ديد هنرمند به اثر هنري به گونه اي تغيير يافت كه همچون نگاه خداوند بر بندگان از بالا به پايين شكل گرفت و تمام زواياي زايد مادي از بين رفت و اشكال به صورت خالص خود ديده مي شوند و اين پيكره انسان است كه بر عرصه تصاوير ايستاده، برعرش زميني قدم مي گذارد و به صورت مادي نقاشي مي شود؛ اما باز نقاش مسلمان در به تصوير كشيدن پيكره ها، ‌فضا و زمان معنوي را در ارايه آثار هنري خود همراه با رنگ خيالي تصوير شده را فردي مأوايي جلوه مي دهد. به گونه اي كه مي توان گفت اينها همه خود نمونه تكامل يافته هنر ديني است.

 



چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 22:5 ::  نويسنده : ملیحه

صفحه قبل 1 صفحه بعد